دانلود رمان مرد دیوانه من از فرناز احمدلی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ناردونه دانشجوی روان پزشکیه و بخاطر خراب کاری که تو دانشگاه کرده داره اخراج میشه. با وساطت استادش قبول می کنن دوباره به درسش ادامه بده اما…
خلاصه رمان مرد دیوانه من
ناردونه از شنیدن لحن ترسناک و حرفای پر از تهدید مرد به خودش لرزید در دل لعنتی به استادش فرستاد امیدوار بود دانشگاه ارزش اینکه یک سال تموم وقتشو با یه دیوونه زنجیره ای بگذرونه رو داشته باش. ناردونه: من هیچ وقت پامو داخل این خط قرمز نمیزارم سورن بهتر بجای فکر کردن به این چیزا به بهتر شدن حالت فکر کنی هر آدمی دلش می خواد آزاد باش تو چی!!! تا حالا به این فکر کردی که خوب شی و از اینجا بری بیرون چیز هست که بیرون از اینجا بخوای داشته باشی!؟!؟ سورن کمی سرشو کج کرد و باعث شد رگ های گردنش به زیبایی نمایان شن: دیوانه جذابی بود.
شاید با همین جذابیت خاصش دکترای قبلیو گول زده اما چطور هر چهار نفرشون گول خوردن؟!؟! یکم خودشو جلو کشید و گفت: من همین الانشم آزادم ناردونه حتی با وجود این دستبندا و اون خط قرمز هرچیزی که تا حالا خواستمو به دست آوردم. ناردونه: هرچقدرم وانمود کنی بازم آزاد نیستی نمیبینی کل کاری که می تونی انجام بدی اینه که از پنجره به بیرون خیره شی دلت نمی خواد بجای خیره شدن بری بیرون و قدم بزنی دوست پیدا کنی یه زندگی جدیدو شروع کنی. عاشق ش… حرفش تموم نشده بود که سورن شروع به خندیدن کرد. دوست پیدا کنی یه زندگی جدیدو شروع کنی.
خندش از روی خوشی نبود بیشتر هستریکی بود. سورن: زیاد تلاش نکن دکتر بیرون اومدن من از اینجا واسه هیچکس خوب نیست. مخصوصا تو که خیلی داری خواستنی میشی. ناردونه نفس عمیقی کشید. آب دهنشو قورت داد تا حرف بی ربطی نزن وانمود کرد قسمت آخر حرفاشو نشنیده. ناردونه : الان آره ولی وقتی خوب شی… سورن: من خوبم اینکه شما دکترای عقل کل فکر می کنید از من بیشتر حالیتونه باعث میشه بخوام همتونو تیکه پاره کنم دقیقا مثل اون دو نفر. ناردونه آب دهنشو قورت داد. با اینکه مرد رو به روش تو بند بود و اون آزاد اما بازم ترس شدیدی داشت…