دانلود رمان نازنین از دل آرا دشت بهشت با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
سارا دختر جوانی است که با فهمیدن رازی در مورد برادرانش ، زندگی اش دستخوش تغییراتی جدی می شود. تماس ها و پیام های مشکوکی از طرف…
خلاصه رمان نازنین
ذوق وشوق مامان وصف نشدنی بود.سر از پا نمیشناخت. یکی نمی دونست فکر می کرد چند ساله که پسرشو ندیده. انگار نه انگار که ما هم آدمیم ومثلا خسته ایم. باز خوبه بهش گفته بودم سرم درد میکنه و یه ساعت بذاره بخوابم اگه نمی گفتم میخواست چیکار کنه. دم به دقیقه به بهونه های مختلف میومد تو اتاق ولامپ رو روشن می کرد: الان وقته خوابه؟ نمیبینی کلی کار ریخته سرم؟ عادتشه شلوغ کنه اصلا هم کار خاصی نداشت. تیرماه بود، آریا فارغ التحصیل شده بود وبه خونه برمی گشت.
چون دیر به دیر میومد وکارش تو بیمارستان شهر خودمون جور شده بود وقرار بود اینجا بمونه مامان یه مهمانی کوچیک ترتیب داده بود.خونواده ما تشکیل شده از دو تا دختر (من وخواهرم سیما) و سه تاپسر (امیدوبرادران دوقلو آریا وآرش) امید از همه بزرگتر ومدت کمی بود که توی یک دبیرستان دولتی به عنوان مسئول کامپیوتر مشغول به کار شده بود. آرش تازه درسشو تموم کرده بود (فوق لیسانس مدیریت بازرگانی) و اسمشو به چند تادانشگاه داده بود و قول تدریس در ترم مهر رو گرفته بود.
سیما هم که ۴سال ازم بزرگتره زود تر از همه ازدواج کرده ویه دختر ۲ساله داشت و همسرش بازاری بود. پدرم بازنشسته آموزش وپرورش و مغازه دار و مادرم هم خونه دار. خب بر میگردیم سر موضوع اصلی: به زور از جام بلند شدم درسته سرم درد میکرد و همچنان خسته بودم اما لذت اینکه از فردا تا آخر تابستون درس تعطیله، خستگیمو از یادم می برد. لباسامو عوض کردم واز اتاقم اومدم بیرون. هنوز آریا نیومده بود. آرش و بابا رفته بودن فرودگاه دنبالش . به همه سلام کردم وبه ستون اول راه پله ها تکیه دادم و نظاره گر کارهای مامانم شدم…