برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دختر مغرور pdf از آیناز ایزدی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان آیناز ایزدی مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی/طنز
خلاصه رمان دختر مغرور
النا معتمد پولدار ترین دختر انگلیس و ایران برای انتقام مـیاد ایران اما وقتی مـیاد
ایران عاشق مـیشـه بجای اینکه از خانواده داییش انتقام بگیره کمکش مـیکنه
رمان پیشنهادی:دانلود رمان حرمسرای ارباب آیناز ایزدی
قسمت اول رمان دختر مغرور
از پلھ ھای ھواپیما پایین اومدم و با اخم بھ طرف خروجی فرودگـاه رفتم. لیموزین
جلوی فرودگـاه پارک شـده بود و راننده کھ یک مرد چھل سالھ بود جلوی ماشین ایستاده
بود تا منو دیـد بھ طرفم اومدو گفت: خـوش اومدیـد خانم
سری تکون دادم بھ معنی ممنون و چمدونو دادم دستش درو باز کرد و منتظر شـد تا
من سوار شم با کفش ھای پاشنھ بلندم کھ تق تق صدا مـیـداد بھ طرف لیموزین رفتم و
سوار شـدم چمدونو گذاشت کنارم و درو بست. سوار شـدو حرکت کرد بھ برج آزادی
رسیـدیم از راننده پرسیـدم بادیگـاردا کجان؟
راننده: خانم از پشت سرمون دارن مـیان
چیزی نگفتم و صاف نشستم بعد از نیم ساعت بھ یک عمارت بزرگ رسیـدیم جلوی در
بزرگ عمارت وایستاد تا درو باز کنن دو نفر ھر کدوم یھ طرف درو باز کردن وارد
عمارت شـدیم راننده لیموزین و پارک کرد و از ماشین پیاده شـدو درو برام باز کرد
بادیگـاردا ھم از ماشین پیاده شـدند یکیشون دویـد بھ سمتم و گفت: سلام خانم خـوش
اومدین
بادیگـارد: چشم خانمممنون چمدونو برام بیار
دستمو تـو جیب بارانیم فرو کردم .. خدمتکـار درو باز کرد و خم و راست شـد و گفت:
خـوش اومدیـد خانم
دوباره سر تکون دادم : ممنون چمدونمو بردار ببر تـو اتاقم لباسارو ھم بچین تـو کمد
وانو ھم برام آماده کن
خدمتکـار چشم خانم
یک قدم برداشتم و ایستادم بھ طرفش برگشتم و با یک……
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید