برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دل pdf از سارا بانو با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سارا بانو مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/اجباری
خلاصه رمان دل
راستین که شب خستـه از کـار در شرکت به خانه مـیرفت ناگـهان دختری جلوی ماشینش را مـیگیرد و
ازش تقاضای کمک مـیکند تا از ازدواج اجباری که قرار انجام شود نجاتش دهد….
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان بیـداری دل
قست اول رمان دل
دیگـه آخرای شب بودوداشتم ازشرکت برمـیگشتم خـونه
خیلی خستـه بودم برای اینکه سریع تربرسم خـونه تصمـیم گرفتم از خیابون های خلوت برم
تـو حال و هوای خـودم بودم که یه دختررو دیـدم
بادیـدن ماشینم جلو اومدو دست هاشو بالا بردوتکون دادو فریاد زد
_آقا تـورو خدانگـه دارین
ماشینو نگـه داشتمو پیاده شـدمو به سمتش رفتم بی مقدمه پرسیـدم
چیشـده!_لطفا کمکم کنین یه دیوونه منو دزدیـده و مـیخـواد من بازور باهاش ازدواج کنم
تـورو خدا کمکم کنین
باشـه سوار شو
سوارماشین که شـدیم ماشینو به راه انداختم
نگـاهی بهش انداختم
خـونتـون کجاس؟
تـومـگـه خانواده نداری!
سرش رو پایین انداخت
_من نه خانواده ای دارم ونه خـونه ایجاخـوردم
مـگـه مـیشـه!!
پس کجا زندگی مـیکنی؟
_فعلا هیچ جا
سری تکون دادم
اسمت چیه؟
_هانا
اگـه بخـوای مـیتـونی امشبو تـو خـونه من بمونی ولی حواست
باشـه اگـه بخـوای زرنگ بازی دربیاری و دزدی کنی
بلایی به سرت مـیارم که هیچوقت فراموش نکنی فهمـیـدی
_بله
دیگـه چیزی نگفتمو تاخـونه سکوت کردم…..
#هانا
خیلی راحت تـونستم گولش بزنم
هه اونطوری هم که مـیگفتن باهوش نیست،زودهم حرفامو باورکرد
وقتی به خـونش رسیـدیم آروم پشت سرش به راه افتادم
خـونش ویلایی بود
از بچگی آرزوی زندگی تـو اینجورخـونه هایی رو داشتم ولی حیف،حیف که بابام قمارباز بودومنم مجبورم
بخاطرش دست به کـارایی که نمـیخـوام بزنم
باصداش به خـودم اومدم
_تـوهمـین جا بشین من الان مـیام
سری تکون دادم که رفت به سمت طبقه بالا
روی یکی از مبل….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید