برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دنیا را به پایت خـواهم ریخت pdf از چیکسای لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان چیکسای مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان دنیا را به پایت خـواهم ریخت
مارال بزرگ شـده پرورشگـاه است او با حمـیـد رضا یکی از پسرهای پرورشگـاه ازدواجی عاشقانه
دارد ولی به علت رخ دادن یکسری حوادت حمـیـد رضا مفقود مـیشود و مارال مـیماند با دنیای از
مشکـالات که یک تنه با آنها مبارزه مـیکند… بعد از سالها حمـیـد رضا در برابر مارال قرار مـیگیرد
ولی خیلی چیزها عوض شـده است و خیلی حرفها در مـیان است که بایـد از آنها پرده برداری شود
رمان پیشنهادی:دانلود رمان عروس گیسو بریـده چیکسای
قسمت اول رمان دنیا را به پایت خـواهم ریخت
راننده شرکت جلوی در منتظربود آقای رضایی مدیر عامل شرکت هم با من به تـهران مـی آمد
اولین باربود که در گرد همایی روسای شرکتـهای محصولات آرایشی و بهداشتی شرکت مـیکردم
همـیشـه آقای رضایی به جای من در این جلسات حضور داشت ولی در حال حاضر اوضاع
فرق مـیکرد آنروز برای شروع یک بازی جدیـد جوانی و عمرم را به پای خـودش و خاطراتش ٬ب
ا مردی مـیرفتم که سالها نوجوانی اولین بوسه و اولین هم آغوشی را با او تجربه ٬گذاشتم
مردی که اولین عشق کردم و در اولین دیـدار مرا ازدنیای کودکـانه ام به دنیای جدیـدی هدایت کرد
که نتیجه اش دلتنگیها و اشکهایی بود که در فراغش ریختـه شـد، بدون آنکه کسی به غم درونم پی ببرد
رو به مشـهدی رحمان گفتم: -مشـهدی رحمان دستت درد نکنه اون ساکو بذار تـو صندوق عقب
شما چطوریـد آقای رمضانی؟ ماشینو سرویس کردیـد یانه؟ همه چیزش رو براهه؟ یه وقت
ما رو وسط راه نذاره؟ -خیالتـون تخت خانم رئوف دیروز سه ساعت زیر دست مکـانیک بود
تا فرمونشو مـیزون کرد -دستتـون درد نکنه بریم دیگـه داره دیر مـیشـه…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید