برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان طناز pdf از saba_sh78 مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان saba_sh78 مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/طنز/کلکلی
خلاصه رمان طناز
طناز دختری شیطون و لجباز که روز اول دانشگـاهش با پسری دعواش مـیشـه و ازش متنفر مـیشـه..
رمان پیشنهادی:دانلود رمان همدم روزهای سخت من
قسمت اول رمان طناز
ولی طی یه کـار گروهی داستان عاشقانه ای شروع مـیشـه…
طاها نردبونو گذاشت کنار درختـو ازش بالا رفت الان
وقت تلافی بو? ˖
نردبونو آروم شروع به تکون دادن کردم
طاها:آااای طناز نکن چیکـار مـیکنی دختره ی دیونه الان
مـیوفتم طناااااز
غر نزنیحقتـه طاها حقتـه تا دیگـه تـو باشی برای یه پرتقال اینقد
طاها:باشـه نکن الان مـیوفتم زمـین نکن طناااااز
نردبونو با شـدت بیشتری تکون دادم و از درخت فاصله
گرفتم
طاها:آااای آاااای طناااااااز
طاها همراه با نردبون شوت شـد رو زمـین
با خنده:نگـاش کناااا داداشی گفتم پرتقال ازدرخت واسم
بچین نگفتم خـودتـو واسم بچینیاااا
طاها:آااای کمرم،،طنااااز فقط دعا کن دستم بهت نرسه
وگرنه بلایی به سرت مـیارم که تا یه مدت منو ببینی ازم
بترسداداش جوونم عمه ی نداشتمونو بترسون من از این
تـهدیـدات نمـیترس? ˪
اینو که گفتم طاها از رو زمـین بلند شـد آروم آروم داشت
مـیومد سمتم خیلی عصبانی بود قـیافش مثل این
گـاوایی شـده بود که انگـار پارچه قرمز دیـدن
فرارو به موندن ترجیح دادم و دویـدم سمت خـونه
طاها:طناااز وایسا طناااز وایسااا تا بهت بگم دختره ی
روااانی
سریع وارد خـونه شـدم طاها هم ازاونطرف داد مـیزد که
بایستم تا حسابمو برسه
مامان:طناااز دوباره چیکـار کردی که صدای طاها در
اومده؟!دختر تـو یه روز نمـیتـونی دست از بچه بازیات
برداری؟!
اینو گفتمو پریـدم تـو اتاقمو درو قفل کردممامانجونم فعلا وقت دعوا نیست بوبای
طاها:مامان این طنازکجا رفت
مامان:تـو اتاقش باز چیکـار کرده
طاها:ازم پرتقال مـیخـواست یکم غر زدم و بعدش رفتم
نردبونو از انباری اوردم واسه خانم پرتقال بچینم..
اینستاگرام:@delneveshte_haye_man23
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید