برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان پایان یک دورگـه pdf از مبینا جوکـار و ناهیـد زارع با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مبینا جوکـار و ناهیـد زارع مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/فانتزی
خلاصه رمان پایان یک دورگـه
دانلود رمان پایان یک دورگـه _ پای یک راز در مـیان است.
یکی را هوسِ قدرت را کور مـیکند و دیگری را عشق.
خـون یکی مـیجوشـد و دیگری اما خـون مـینوشـد.
مـیرا در گیر دلبستگی پاکی مـیشود که طعم خـون مـیدهد و چشم مـیبندد بر
حقایقـی که جانش را به بازی مـیگیرد. پیوندی بستـه مـیشود که پر حماقت، نبایـدها را زیر پا مـیگذارد.
حال… پایان نزدیک است… پایان یک عشق و یک ساحره و… یک دو رگـه..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان بی پروا برایت مـی تازم
قسمت اول رمان پایان یک دورگـه
با نور خـورشیـد که داشت کمکم روشنایی خـودش رو به سیاهی تبدیل مـیکرد بیـدار شـدم، یه کسوف!
بلند شـدم و از پنجرهی اتاقم به بیرون نگـاه کردم، سیاهی همه جا رو فرا گرفتـه بود
مثل اون کـابوس قبلی بود فقط اینکه اینجا شـهر خـودمه.
با عجله و استرس رفتم طبقه پایین امـیـدوارم فقط زود از این کـابوس جدیـد بیـدار بشم.
با دیـدن صحنهی روبهروم وحشت تمام وجودم رو پر کرد، پدرم از
پشت تیر خـورده بود و یه خنجر تـوی گردن برادرم فرو رفتـه بود.
اشک صورتم رو شست و شو داد، هقهقم بند نمـیاومد
دیـدن مرگ وحشتناک خانواده مـیتـونه بدترین کـابوس باشـه.
نمـیخـواستم بهشون نگـاه کنم برای همـین سریع از خـونه زدم بیرون.
هر کسی یه جوری مرده بود، یکی چوبی تـوی قلبش فرو رفتـه بود و خـون از بدنش
فواره مـیزد و دیگری سرش قطع شـده بود. رفتم تا شایـد بتـونم یه سر نخی پیـدا کنم
تـوی شـهر چیزی پیـدا نکردم به طرف پارک جنگلی خیلی کوچیک شـهر رفتم.
بین درختها قدم زدم ولی بازم چیزی پیـدا نکردم، به….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید