برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان تقدیر تلخ و شیرین ما pdf از ملیکـا-مه با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ملیکـا-مه مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان تقدیر تلخ و شیرین ما
داستان درمورد دختری به نام آیساس که پدرشو به جرم قتل دستگیرمـی کنن.
وتنها کسی که مـی تـونه به دختر داستانمون کمک کن..
مسیح کیانی که یکی ازحرفه ای بهترترین وکیلاست اما سرمساعلی وکـالت بابا ایسارو
قبول نمـی کنه !!ودراخر بااصرار دخترداستانمون قبول مـی کنه..
اما برای قبول کردن این کـار برای دخترداستانمون یه شرط داره!
حالا اون شرط چیه که اغازگر یه ماجرا هیجانی غمـگین ودر اخر شیرینی وخـوشحالی؟؟
اتفاقاتی دراین داستان رخ مـیـده که اصلا انتظارشونداری
رمان پیشنهادی:دانلود رمان خط و نشان مسیحه زادخـو
قسمت اول رمان تقدیر تلخ و شیرین ما
هولش دادمو اخمـی کردم:په به پا خفه نشی!.نامزدیم شوهرم نیستی که
خـواست بازم بهم نزدیک شـه که اززیردستاش فرارکردمو
همونجورکه مـی خندیـدم:خدافظ من برم بابا الان مـیاد خـونه
ببینه من نیستم واویلا!!نگـاهمو ازچهره سرخش گرفتمو
برگشتم که صداشو شنیـدم:باشـه آیسا خانوم…فرداپس
فردا بهت نشون مـی دم..!
برگشتم بالبخند گفتم:اوکی تافردا پس فردا فعلا باي باي.
خنده ریزي کردم وبه راهم ادامه دادم مـیـدونستم بدجورحرصیش کردم
سینایکی ازهمکلاسیام بود خـوشگل ترین پسردانشگـاهمون
نمـی دونم چیشـد که یهو ازمن خـوشش اومد یه سالی
مـی شـدهی رفت هی اومدتااینکه بابام موافقت کرد که فعلا نامزدباشیم!!!…
اما من مـیـدونستم بابام به این وصلت رازي نیست ..سوییچ
کمري سفیـد خـوشکلمو که بابا به مناسب تـولد ۲۰سالگیم
برام خریـده بودوازداخل کیفم دراوردم وسوار شـدم
ویاده حرفاي بابام افتادم:دخترم تـو دیگـه ۲۰سالتـه واسه خـودت
خانومـی شـدي فرداپس فردا دکترجامعه مـیشی خانواده
بااین اصیلی وبااصالت داري حیف نیست بري زن یه
جوجودکتر که دستش به دهنش نمـی رسه بشی؟؟؟
خستـه ازبه یاد اوردنو شنیـدن حرفاي تکراریه بابا که تـوي این
یک سال شنیـدم استارت زدمو به سمت خـونه به راه..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید