برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دخیای شیطون pdf از ساحل طهماسبی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ساحل طهماسبی مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/طنز
خلاصه رمان دخیای شیطون
دنیای دخترا چطوریه عشقشون چه رنگیه رمان من یه رمان درباره ی دخیای شیطونه…
۷تا دختر شیطون وشر حالا این ۷تا دختر چطور عاشق مـیشن.اون ۷تا پسر خـوش شانس
چه کسایی هستن مغرورن بااحساسن. مهربونن ازهمه مهم تر عاشقن این دخترای
شیطونمون بدجوری دل مـی برن ولی ایا دل این پسرا هم مـی تـونن ببرن ماجراهاشون
بانمکه غمـگینه کل کلیه شایـدم همش باهمه حالا مـی تـونین دنیای دخترا رو
بفهمـین وبا عشق این ۷دختر همراه بشین…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان شیش و بش
قسمت اول رمان دخیای شیطون
یکی دیگـه زدروپیشونیش…لبخندي به عصبانیت نیتی زدم….نیتی-اههههه خـودردمـیگیره!
خـواست بلندشـه که تلافی کـارهوري دراره که هوري ازاون نگـاهاي مخصوصش که ادمو تخریب مـیکنه بهش انداخت.
نیتی هم خیلی مظلوم البتـه بایه لبخندخیلی مسخره سرجاش نشست ومازدیم زیرخنده…
صداي خانوم دادجو بلندشـد-اگـه چیزه خنده داري هس بگین ماهم بخندیم…
سرمونوانداختیم پایین.
دودقـیقه بعدازسرگرفتیم. یهودیـدم یه چیزي محکم خـوردتـوسرم…
باتعجب برگشتم دیـدم نگین جامدادي کیمـی روپرت کرده طرفم.-کرمتـه?
-اره…حوصله ام سررفتـه. بحث بندازین وسط!
نازي خـودشوانداخت جلو-خاستگـار جدیـدهوري!طهورا-نازي خفه شو!
باکنجکـاوي برگشتم سمت هوري-عه? اره? اسمش چیه?
هوري یه نگـاه باغضب انداخت نازي وجوابمو داد-سمـیر.
ایـدا-والله خداشانس بده!
بقـیه ي زنگ وهوري ازسمـیرگفت واخرشم گفت امـین (پسر داییش)گفتـه نه!
همـین که زنگ خـورد مث فشنگ پریـدم و به سمت نیتی یورش بردم- خدافظ عشقم باهاش روبوسی کردم ورفتم سمت
ایـداوکیمـی وازاونام خداحافظی کردم و پریـدم بیرون ورفتم سمت حیاط ازخانوم زابلی وخانوم کبودي خداحافظی کردم ورفتم
سمت ماشین.-سلام پدر خستـه نباشی!-سلاام مرسی خـودت خستـه نباشی!-مرسیییییی
ودیگـه ساکت نشستم.
ماتـوکلاسمون یه اکیپ هفت نفره ایم که ناظممون اسممونو گذاشتـه تبهکـاران جوان ومتشکل مـیشـه از من (ساحل)هوري
(طهورا)کیمـی یا لوبیا (کیمـیا)ایـدي (ایـدا)نگین
نیتی (نیتسا)ونازي…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید