برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان مردی شبیه من pdf از paramour با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان paramour مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان مردی شبیه من
داستان از زبان ارغوان شایستـه بیان مـیشـه یه دختر ازاد که همـین ازادیش کـار دستش داد
زمانی که یه دختر نوجوون بود خطاهایی مرتکب شـد که بعد از ۷ سال داره تاوانشو پس مـیـده
درست زمانی که عاشق شـده عاشق مردی که اعتقاداتش از بین اون همه ادمـی
که کنارشن خیلی بهش نزدیکه عاشق مردی که شبیه اوست
رمان پیشنهادی:دانلود رمان جام عقـیق مرضیه یگـانه
قسمت اول رمان مردی شبیه من
دخترک وارد حیاط امامزاده شـد خستـه انگـار فقط آمده بود گریه کند
دردش گفتنی نبود !!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد وارد حرم شـدو
کنار ضریح نشست زیر لب چیزی مـی گفت انگـار!!!
خدایا کمکم کن
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خـوابیـده بود با صدای زنی بیـدار شـد
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم مـی خـوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شـد و یادش افتاد که بایـد قبل از ساعت
۸ خـود را به خـوابگـاه برساند به سرعت از آنجا خارج
شـد وارد شــــهر شـد
امــــا اما انگـار چیزی شـده بود دیگر کسی او را بد نگـاه نمـی کرد !
انگـار محترم شـده بود نگـاه هوس آلودی تعـقــیبش نمـی کرد!
احساس امنیت کرد با خـود گفت:مـگـه مـیشـه انقد زود دعام
مستجاب شـده باشـه!!!! فکر کرد شایـد اشتباه مـی کند!!! اما
اینطور نبود!
یک لحظه به خـود آمد
دیـد چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشتـه
مامان با صدای بلند گفت:
بکنیش تـو گونیارغوان صد دفه گفتم اون ۲ وجب پارچه رو نپیچ دور
خـودت من این همه پول ندادم که هیکلتـو درست کنی بعدشم
هر چقدر مامان عصبانی بود من با ارامش گفتم:
مامان جان گونی چیه؟من عاشق چادرمم دوسش دارم
نمـی تـونم از خـودم جداش کنم…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید